پاپسیکل پرتقالی

جالبه که تا زمانیکه فکر میکردم به خواستگار قبلیم جواب ثبت میدم، تمام جهیزیه‌ای که می گشتم انتخاب میکردم رنگ و وارنگ بود و یه جورایی بچگیم زنده شده بود ولی الان با کسی نامزدم که خجالت میکشم اونا رو انتخاب کنم برای خونه م! نمی‌دونم مشکل از اونه که اینقدر ابهتش زیاده یا من که بچگانه می پسندیدم ! خواستگار قبلی خیلی عزیز و مهربون بود دلم میخواست همه چی رو براش لذت بخش کنم ولی دلهره م این بود که نکنه بعدا وسط راه چیزی ازش ببینم که از چشمم بیفته و پشیمون بشم از انتخابم. مثلا اینکه مسئولیت پذیر نباشه. ولی الان نامزدم یه جوریه که احساس میکنم باید خیلی خانم باشم درواقع انگار من تاحالا مسئولیت پذیر نبودم! وقتی هست پیشش موذبم اونم هی نگاهم میکنه بیشتر موذب میشم کاش سبیل نداشت خیلییی جدیه اینجوری جذابم میشه وقتیم میخنده دیگه هیچی باید برم بمیرم! بزرگترین خوبیش اینه که میذاره به حال خودم باشم زیاد سراغمو نمیگیره مگر غیر مستقیم. فقط مامان نگرانه که این حالت من بیشتر اونو حریص کنه بخواد زودتر عروسی بگیریم میگه ناخودآگاه مکش ایجاد میشه حواست باشه. خدایا خودت کمکم کن نمیتونم هضمش کنم اصلا فکر نمیکردم بیاد سراغ من